.در روز پنج شنبه ، ۸ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۷ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد⁉️
.واقعهء امروز فوق العاده دردناک است و از محضر مولایمان امام عصر علیهالسلام برای اینکه مجبور به بیان جسارات خلیفهء اول هستیم ،
شرمساریم
دستگاه خلافت اینک از تثبیت نسبی برخوردار شده است ؛
سقیفه گران با مصادرهء میراث پیامبر صلی الله علیه و آله و سهم ذی القربا (خمس) پیروزی دیگری را تجربه کرده اند ؛
اینک خبرها ، حکایت از تصمیم خلیفه برای مصادرهء دیگر اموال اهل بیت علیهم السلام میکند ؛
حاکمان سقیفه ، پس از مصادرهء ارث خاندان وحی و خمس متعلق به ایشان , چشم به فدک دوخته اند ؛
فدکی که "هِبه و هديه" رسول خدا به صدیقه طاهره سلام الله علیهاست و حکم ارث و خمس بر آن جاری نمیشود
این خبر به خانه وحی میرسد ……
آن بانوی الاهی مقنعه به سر میافکنند و خود را در چادری می پیچند و به همراه گروهی از زنان بنی هاشم به جانب مسجد رسولخدا گام مینهند …
فدک ، بهانه ای می شود تا آن حضرت ، پیام غدیر را بازگو کنند ، تا کسی نگوید : در نبود پیامبر کسی ما را به صراط مستقیم که همانا امیرالمومنین علیه السلام است متذکر نکرد.
ورود صدیقه کبری سلام الله علیها , هم زمان با حضور ابوبکر در مسجد است ؛
آن حضرت ، در پس پرده می نشینند و خطبه ای رسا ، علیه دستگاه حاکم ایراد می فرمایند , خطبه ای که بعدها به "خطبه فدکیه" شهرت می یابد .(۱)
در این سخنرانی , صدیقه طاهره سلام الله علیها , پس از حمد و ثنای الاهی و معرفی پدر بزرگوارشان ،
از گسترش روند نامسلمانی و برخاستن پرچم نفاق , سخن راندند ؛
و در پی آن ، به استناد آیات قرآن کریم ، خود را میراث دار رسول خدا معرفی کرده و به شدت به مصادره ارث خویش توسط خلیفه ی وقت انتقاد میکنند.
……سخن حضرت زهرا سلام الله علیها در اوج خویش ، چندین بار زیرکانه توسط خلیفهء وقت , قطع می گردد تا از تأثیر آن کاسته گردد ؛
اما در نهایت ، آن چنان تاثیر می گذارد که در تاریخ نقل می کنند:
تا به آن روز دیده نشد که مردمان ، چنین ناله و گریه ای سر دهند " (۲)
خطبهء فدکیه به پایان می رسد و مردمان که به خود آمده اند ، زبان به توجیه می گشایند:
" ای دخت پیامبر ! اگر این سخنان را پیش از بیعت با ابوبکر گفته بودی ,
با علی بیعت میکردیم "‼️
آن حضرت در پاسخ قاطعانه فرمودند:
و هَل تَرَكَ أبي يَوْمَ غَديرِ خُمٍ لِأحَدٍ عُذراً
و آیا پدرم پس از غدیر خم ، برای اَحَدی از مردمان جای عذر (و بهانه تراشی) گذاشت ؟ (۳)
کار آنچنان سخت گردید که خلیفه که تا آن لحظه همواره به نرمی و محترمانه سخن می گفت و حتی گاهی با سر خم کردن و گریان شدن ، عواطف خویش را از جنایات اطرافیانش متأثر نشان می داد و خشونت های لفظی و عملی را بر عهدهء دیگران می گذاشت ،
این بار خطر را به روشنی دریافته و زبان خود را از بند سیاست بازی بیرون کشید و پرده از ذات پلید خویش برداشت‼️
…وی با اشاره به امیرالمؤمنین علیه السلام که در مسجد حضور داشتند , برای سرکوب احساسات برانگیختهء مردم ، بر روی منبر رفت و گفت:
این چه سر و صدایی است که راه انداخته اید ؟ همانا او روباهی است که شاهد او دُم اوست (‼️‼️) ؛ برپا کنندهء فتنه است ؛
کمک از ضعفا می خواهد و یاری از زنان می طلبد (او اینجا زنش را جلو انداخته است) ؛
او مانند اُمِّ طِحال است (زنی که در بدکارگی در جاهلیت شهره بود!! ) که عزیزترین کسان نزد وی افراد فاحشه بودند ."(‼️‼️‼️)
…این حکایت به قدری تکان دهنده و توهین آمیز است و عنان سخن آنچنان سیاستمدارانه از دست خلیفه رها شده که "ابن ابی الحدید سنّی" نیز متعجبانه از استاد خویش ،
"ابویحیی , جعفر بن یحیی بن ابو زید بصری" میپرسد:
ابوبکر , تمام این کلمات را به علی نسبت داده است⁉️
و استاد پاسخ میدهد:
آری پسرم , مُلك و سلطنت است که کار را بدین جا می کشاند !!
سخنان خلیفه با تهدید شدید انصار به سرکوب توسط نظام خلافت , پایان میپذیرد…
و حضرت صدیقه طاهره و امیرمومنان علیهما السلام به منزل باز میگردند (۴)
…ابوبکر نیز از منبر پایین میآید …
سخنان صدیقهء کبری سلام الله علیها تأثیر شگرفی بر روند وقایع بعدی داشته است ؛
۱۲ نفر از مهاجر و انصار تصمیم می گیرند که به هر صورت ممکن ، ابوبکر را از منبر پایین کشیده و خلافت را به صاحب اصلی آن تحویل دهند؛
در این میان ، ترس از بی نتیجه ماندن این کار و خطر جانیِ چنین عملی , آنان را به مشورت با امیرالمؤمنین فرا می خواند.
امیرالمومنین علیه السلام چنین عملی را نامناسب می بینند و می فرمایند:
"اگر بخواهید ابوبکر را از منبر پایین بکشید , شما را تار و مار می کنند و به جایی نخواهید رسید ، چرا که این امت , سخن پیامبر خویش را رها کرده اند ؛ اما به سراغ آن مرد بروید و آن چه را از پیامبر شنیده اید به او بگویید ؛
که این بهترین اتمام حجت برای اوست ؛ تا روز قیامت ، او را با دست خالی در برابر خداوند قرار دهند."
این دوازده تن , هم پیمان میشوند که فردا , حجت را بر ابوبکر تمام کنند …
۶ نفر از مهاجرین : مقداد , سلمان , ابوذر , عمار , بُرَيده أسلَمی و خالد بن سعید .
۶ نفر از انصار:خُزيمه بن ثابت , سَهل بن حُنَيف و برادرش عثمان , اُبَيّ بن كَعب , ابو ایوب انصاری و ابو هَيثُم بن تَيَهان . (۵)
1⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۶۳/۱۶
2⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۱۲/۱۶
3⃣ خصال ۱۷۳/۱ و بحارالانوار ۱۲۴/۳۰
4⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۱۵،۲۱۴/۱۶
5⃣ خصال ۴۶۱/۲ و بحارالانوار ۲۰۸،۲۰۹،۲۱۰/۲۸
کرکس دون پنجه زد بر روی طاووس ازل
عالمی از حسرت آن جلوه مستانه سوخت
آتشی آ تش پرستی در جهان افروخته
خرمن اسلام ودین را تا قیامت سوخته
برچسب : نویسنده : حمید قلی خانی javanforum بازدید : 285