...در روز چهارشنبه ۳۰ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۱۳ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲۹ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد⁉️
...امیرالمؤمنین علیه السلام اینک به سفارش نبی خدا صلی الله علیه و آله به امر مهم دیگری دست یازیده اند:
"جمع آوری قرآن
… امروز , اولین روز از ایام جمع آوری قرآن است ؛
در ایام رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، آیات قرآن را بر روی پوست حیوانات ، سنگ های صاف ، استخوان کتف شتر و ... نوشته و ثبت می شد ؛
اینک در فقدان نبی , پایان ایام نبوت و اتمام نزول قرآن , همه ی آیات , در یک مجموعه و به شیوه ای خاص قابل جمع آوری است و این جمع آوری بر عهده وصی پیامبر خاتم است … ؛
آن حضرت قرآن را براساس ترتیب نزول و مشخص کردن مواردی چون :
شأن نزول ، محکم و متشابه ، مطلق و مفید ، ناسخ و منسوخ و تفسیر و تأویل هر یک از آیات گردآوری می کنند .
➖و اما در مسجد هم چنان اخذ بیعت برای ابوبکر ادامه دارد...
گروهی از صحابه به نشانهء اعتراض به غصب خلافت ، به خانهء حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شده و در آن جا متحصن می شوند ,
در روز اول ، عده ای مانند زبیر ، مقداد و گروهی از انصار به همراه عدهء کمی از مهاجران ، در این خانه تحصن کرده اند(۱)...
این اولین روز , از روزهای سه گانه تحصن است؛
ابوبکر به اصرار عمر , قنفذ عَدوي (پسر عموی عمر و غلام خود , که همانند او به خشونت مشهور است) را می فرستد تا امیرالمومنین را - که اینک از مراسم تجهیز و تدفین رسول خدا فارغ شده اند - برای بیعت فراخواند‼️‼️
… عمر اصرار دارد که " تا از او بیعت نگیریم , به جایی نرسیده ایم" ....
برخی از طرفداران ، گرفتن بیعت را در آن شرایط ، مناسب نمی دیدند ، اما عمر هم چنان اصرار بر گرفتن بیعت دارد ؛ قنفذ , ۳ بار مراجعه می کند....
در مرتبهء اول بیان می کند:
با خلیفه رسول خدا بیعت کنید که او , شما را میخواند !!
در مرحله دوم میگوید:
با خلیفه مسلمین بیعت کنید !!
و در سومین مراجعه , ادعا می کند :
امیر مؤمنان ابوبکر ! را اجابت کرده و با او بیعت کنید‼️‼️‼️
… و پاسخ , هر سه بار روشن است و اهل بیت علیهم السلام که این القاب را مخصوص علی بن ابیطالب علیهما السلام می دانند , با ناراحتی هر چه تمام تر او را جواب می گویند ؛
…پس از مراجعه سوم , عمر بن خطاب به ابوبکر می گوید:
▪️امر خلافت جز با کشتن او , به استواری نخواهد رسید‼️
…ابوبکر , زیرکانه او را به آرامش فرا می خواند و بار دیگر , قنفذ را روانه می کند و از امیرالمؤمنین علیه السلام این پاسخ را می شنوند:
من به سفارش برادرم رسول خدا , مشغول جمع آوری قرآن هستم و قسم یاد کرده ام تا آن را به پایان نرسانده ام , از خانه خارج نشوم ؛ تو نیز به نزد ابوبکر بازگرد .
اینک نوبت عمر است , او با اشارهء ابوبکر و به همراه قنفذ به درب خانه امیرالمومنین علیه السلام می آید...
… او از خشونت و اِعمال زور سخن به میان می آورد و حتی اهل خانه را به آتش زدن تهدید میکند …
آنان می دانند که برای اعلان رسمی خلافت ، احتیاج دارند که بیعت شخص علی بن ابی طالب علیه السلام را - که خود صاحب بیعت غدیر است - به همراه داشته باشند ؛
گویا در همین هجوم ، حضرت صدیقه سلام الله علیها به پشت در آمده و با اشاره به حدیث غدیر ، اهل سقیفه را به خدعه و نیرنگ متهم می کنند و می فرمایند :
قومی را به بدکاری شما ندیدم. (۲)
در این ماجرا امیر مؤمنان علیه السلام با حضور در آستانهء در می فرمایند:
قسم یاد کرده ام که از خانه خارج نشوم و ردا بر دوش نگیرم , تا آن که قرآن را جمع آوری کنم .
این سخن , مهاجمان را که شرایط را مناسب نمی بینند به ظاهر آرام میکند . آنان پراکنده می شوند تا در فرصتی دیگر بازگردند...
1⃣ البدایة والنهایة ۲۴۶/۵ (از مدارک اهل تسنن)
2⃣ احتجاج طبرسی ۸۰/۱ ؛ بحارالانوار اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم کرکس دون پنجه زد بر روی طاووس ازل
عالمی از حسرت آن جلوه مستانه سوخت
آتشی آ تش پرستی در جهان افروخته
خرمن اسلام ودین را تا قیامت سوخته
اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم
لعن الله ظالمیک وقاتلیک یا فاطمه اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم ۲۰۵/۲۸
برچسب : الانبیاء, نویسنده : حمید قلی خانی javanforum بازدید : 243