شوی بست نشینی

ساخت وبلاگ
در واکاوی شخصیت احمدی نژاد باید گفت او یک شخص نیست، بلکه نماینده یک جریان و فرهنگ ریشه دار است. او ما را با ضمیر ناخودآگاه خودمان پیوند می دهد، ضمیری که آکنده از خصلت های نابهنجار فرهنگ سیاسی ماست و به طول تاریخ قدمت دارد.

در این فرهنگ تاریخی: عوامگرایی، خودشیفتگی، خودمحوری، تملق، دورویی، دروغ و دغل، فرصت طلبی، قهرمان پروری، مقدس مآبی، خرافه گرایی، توهم وخردگریزی، بی نظمی و قانون گریزی و ده ها خصلت منفی دیگر دیده می شود که همه ما به نوعی با شدت و ضعف گرفتار آن هستیم. در واقع احمدی نژاد آمد و مانند آینه ای این خصلت ها را به رخ خودمان کشید!

لذا احمدی پدیده ای جالب و قابل توجه است که ناخواسته با او ارتباط برقرار می کنیم، چون ما را به اصل خودمان بازمی گرداند. همان اصلی که انقلاب کردیم تا از آن رها شویم، اما دوباره آن را بازتولید کردیم، چون انگار توان کنده شدن از آن را نداریم. آری همه انسان ها ذاتا دوست دارند در تاریخ و گذشته خود متوقف بمانند؛ اما رمز پیشرفت در رهایی از ناهنجاری های گذشته نهفته است.

نمی گویم ما ایرانی ها خصلت های خوب نداریم، بلی داریم و زیاد هم داریم، اما حداقل به عرصه سیاست که می رسیم نمی دانم چرا بدی ها غلبه می کند. احمدی نژاد هم آمد که خوبی ها و ارزش ها را زنده کند، اما کاملا برعکس شد، چرا که سیاست عالمی تودرتو و شیطنت بار دارد و وسوسه قدرت جایی برای ارزش ها باقی نمی گذارد و در نتیجه ضدارزش ها متولد و حاکم می شود؛ به ویژه در کشوری که هنوز به طور کامل از فرهنگ استبداد رهایی نیافته است.

با این نگاه کلی، بحث فقط در احمدی نژاد و جریان او متوقف نمی ماند، بلکه هر کس دیگری می توان واجد این خصلت ها باشد و ما را با ضمیر تاریخی مان پیوند دهد. اما ویژگی احمدی نژاد صراحت و جسارت اوست. یعنی خیلی زود اسرار را هویدا کرد و از تعارضات و تناقضات سپهر سیاسی ما پرده برداشت. لذا از زمانی که آمد تا کنون مشغول چالش آفرینی است و این چالش ها بیشتر معطوف حاکمیت و ساختارهاست، حاکمیتی که تلاش دارد با محافظه کاری وانمود کند هیچ مشکلی و تعارضی وجود ندارد و اوضاع بر وفق مراد است.

او بارها در برابر اوامر یا توصیه های رهبر ایستاده است. ستایش اولیه رهبر از او، وی را در این عصیان جسورتر ساخته و به نوعی ولی نعمت خود را در تنگنا قرار داده است. طبعا این نافرمانی از نگاه ذوب شدگان در ولایت، گناهی نابخشودنی است، لذا خشمشان را برانگیخته و او را آماج حملات خود قرار داده و با همان ادبیاتی که در همان آینه نمود یافته است، بر او تاخته اند!

احمدی نژاد بر این باور است و حتی بر زبان آورده که سلطنت جدیدی احیا شده و می خواهد آن را به چالش بکشد. اما غافل از این که خود یک سلطان و دیکتاتور کوچک است. خودشیفتگی وعملکرد کلنگی در اخراج فله ای وزرای کابینه و نیز برخوردهای تند و غیراخلاقی او با مخالفان، حاکی از آن است که وی هنوز در همان فرهنگ سیاسی معوج، متوقف مانده و حال که بنا بر اصلاح دارد، نمی داند یا نمی تواند از خود شروع کند. لذا تبدیل به یک اپوزیسون تصنعی شده و به جای آن که پاسخگوی دوران پرتخریب خود باشد، ژست طلبکار و مظلوم را به خود گرفته است.

به همین سیاق همه ما نیز در سطح خود، خودخواه و دیکتاتور و بداخلاق و فرصت طلب و... هستیم. از این رو بسیاری از اندیشمندان و کارشناسان بر این باورند که ما باید روی فرهنگ و ساختارهای بنیادین خود کار کنیم. یعنی تا فرهنگ سیاسی اصلاح نشود، سیاست و حکومت هم درست نمی شود... و این قصه سر دراز دارد و زمانی طولانی می طلبد. قطعا نمی توان انتظار داشت خصلت هایی که طی قرون متمادی در اعماق وجود ما ریشه دوانده، طی سی یا چهل سال درست شود.

ظهور افرادی مثل احمدی نژاد به رغم ویرانگری های جبران ناپذیرش، ناخواسته راهی گشاده است در کوره راه سیاست کشور تا مگر به فکر افتاده و اندکی به فکر علاج بیماری ها و حل مشکلات ساختاری خود بیفتیم...

جوان فروم...
ما را در سایت جوان فروم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حمید قلی خانی javanforum بازدید : 240 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 18:18