تمدّن غربی به تعریف حق و باطل از منظر هویپرستی پرداخته و بر اساس آن، جنگ و صلح را رقم میزند
فتنه 88 نیز در همین راستا قابل تحلیل است، زیرا عدّهای با زیرسوال بُردن مقاومت نظام در برابر امریکا، به دنبال آن بودند که سبک زندگی غربی و الزامات آن را به مقام معظم رهبری تحمیل کنند. مسألهی برجام هم مرتّباً این ادراک را در جامعه مطرح میکند که زندگی در دنیای امروز، بمثابه عضویت در یک فدراسیون یا باشگاه ورزشی است که قوانینی مشخص دارد، اما نظام جمهوری اسلامی بدون توجه به این واقعیتها، به دنبال تغییر این قوانین است.
گروه معارف - رجانیوز: مراسم عزاداری و سخنرانی با موضوع «نقد سبک زندگی غربی؛ زمینهای برای حرکت به سوی طرح سبک زندگی اسلامی» همزمان با ایام ماه محرم، هر شب بعد از نماز مغرب و عشا در دفتر مدیریت مصلای قدس شهر مقدس قم برگزار میشود.
به گزارش رجانیوز، موضوع سخنرانی این مراسم بر اساس این ضرورت میباشد که: «آنچه محلّ ابتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی و موضوع امتحان جامعه شیعه در شرایط کنونی محسوب میشود، سبک زندگی غربی است که برخاسته از تمدّن موجود بوده و بر کره زمین سیطره یافته است. اساسا منشأ درگیری بین حق و باطل در طول تاریخ، مسأله «سبک زندگی» بوده و است. در واقع بشریت به سبک زندگی الهی تن نداده و نپذیرفته و اباعبداللهالحسین علیهالسلام نیز در مبارزه با همین جاهلیت به شهادت رسید. از اینرو عزاداریها باید به تحلیل از این واقعیت منتهی شوند.» این مراسم با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین صدوق از استادان و فضلای حوزه علمیه قم هر شب در دفتر مصلی قم برگزار میشود.
از ویژگیهای این سلسله نشستها دوطرفه بودن آن است، به نحوی که حضار در هر جای بحث می توانستند نسبت به مسائل مطروحه نظر خود را ارائه کنند.
در ادامه، مشروح نکات مطروحه در شب اول محرم (11 مهر95) با موضوع «نقد سبک زندگی غربی» را از نظر میگذرانید:
بخش اصلی سبد کالای مردم را نوع مواجهه آنها با پدیدههای نوین شکل داده است
پس این رویکرد، به مظاهری از سبک زندگی موجود میپردازد اما از منظر حاکمیتها و حاکمان، این مسأله دارای ابعاد پیچیدهتری تلقی میشود. به عنوان مثال تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، هیأتهای حاکمه در سراسر جهان برای انتخاب سبک زندگی در کشور خود با دو گزینهی اصلی مواجه بودند: سبک زندگی غربی و سبک زندگی شرقی. گرچه اشتراکاتی بین این دو سبک از زندگی وجود داشت و مظاهر مدرنی از قبیل هواپیما، ماشین، سینما و... در هر دو بلوک شرق و غرب، در دسترس مردم بود، اما به هرحال در سبک زندگی غربی، نقش اصلی در تمامی شئون حیات اجتماعی به عهدهی بخش خصوصی و بازار آزاد بود و تنوّع در آن جریان داشت، ولی در سبک زندگی شرقی، اختیارات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در دست دولت بود و انتخابهای محدودی در مقابل شهروندان قرار میگرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تمامی کشورهای بلوک شرق از نظر اقتصادی به سبک زندگی غربی گرایش پیدا کردند و اکثر آنها نظامات سیاسی خود را نیز به شکل غربی درآوردند، اما برخی کشورها از قبیل چین، در این عرصه مقاومت به خرج دادند. گرچه در ادامهی روند اقتصادی که در پیش گرفتهاند، لاجرم از این مقاومت دست خواهند کشید و سبک زندگی غربی در بُعد سیاسی را نیز خواهند پذیرفت. در هر صورت، سبک زندگی غربی در بخش اقتصاد ـ به عنوان یک الگوی جذاب که همگان به دنبال دستیابی به آن هستند ـ بر تمامی کشورهای جهان غالب شده و سیطره یافته؛ در بخش فرهنگی در حال یکپارچهکردن فرهنگهای مختلف است و در بخش سیاسی نیز به همین سمت حرکت خواهد کرد.
در بررسی پیرامون سبک زندگی منظور از زندگی باید زندگی اجتماعی باشد
3. کشورهایی که صاحب سبک زندگی موجود هستند، وضعیت خود را تحت عنوان «توسعهیافته» تعریف میکنند. در رأس کشورهای توسعهیافته، هفت کشور صنعتی قرار دارند و در ردههای پایینتر، برخی کشورهای اروپایی و آسیایی مطرح میشوند و در انتهای این ردهبندی ـ که ناظر به سبک زندگی است ـ کشورهای کمتوسعهیافته یا توسعهنیافته قرار میگیرند. در همین راستا، سازمان ملل متّحد «حق توسعهیافتگی» را به عنوان یک اصل اساسی تصویب کرده و «اهداف توسعه هزاره» را در قالب شصت شاخص قابل سنجش، به امضای 189 کشور رسانده است. شاخصهی اصلیِ این سبک زندگی، «تولید تکنولوژی» و «تولید ثروت» است که هر دو مرهون «تولید علوم» هستند. رسانهها نیز آینهی این سبک زندگی هستند و با به نمایشگذاشتن کالاها و فناوریها و علوم جدید از طریق هنر و اخبار و...، به تبلیغ و فرهنگسازی در این راستا مبادرت میکنند. همچنین یک دستگاه امنیتی و نظامی طراحی شده تا به وضعیت جوامع انتظام بخشد و از نظم جهانی و بینالمللی و منطقهای که ریشه در این سبک زندگی دارد، محافظت کند و امنیت ثروت و تجارت و بازرگانی و تولید را در سطح جهان تأمین نماید. لذا عموم کشورها نباید در این حیطه دخالت کنند که این روند، عملاً به خلع سلاح بسیاری از کشورها منجر میشود. یعنی نادرستخواندنِ صرف هزینه در امور نظامی و تقویت بنیهی دفاعی، ناشی از سبک زندگی جدیدی است که در عرصهی امنیتی و دفاعی به وجود آمده و طبق آن، جهان بمثابه یک دهکدهی واحد تلقّی میشود که دارای مدیریت واحد است و از طریق تولید جنگافزارهای پیشرفته و سلاحهای گوناگون و پیچیده، امنیت جهانی را تأمین میکند و در نهایت اگر بحرانی پدید آمد، با درخواست از سایر کشورها برای ارسال نیروی نظامی و تشکیل ائتلاف، به حلّ مسائل پیشآمده میپردازد. به همین دلیل است که تلاش برای استقلال نظامی و دستیابی به خودکفایی امنیتی و دفاعی، در این سبک زندگی نفی میگردد و توجه به مسائلی از قبیل ظلم و عدل و حق و باطل در این عرصه به مقولهای بیمعنا و غیرعقلانی تبدیل میشود زیرا در غیر این صورت، حرکت به سوی توسعهیافتگی میسّر نخواهد شد.
سبک زندگی غربی آرمانهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را نمی پذیرد و آن را به انزوا طلبی تفسیر میکند
بر این اساس، نسخهی صاحبان این تمدّن و سبک زندگی برای تحوّل در دیگر کشورها مبتنی بر این نکتهی اساسی است که توسعهیافتگی در مرحلهی اول، منوط به واردات سرمایه و تکنولوژی است؛ همچنان که ایجاد عزم ملّی برای تحوّل در زندگی، منوط به واردات کالاهای جدید است تا مردم با مشاهدهی کارآمدی و رفاه حاصل از آنها، انگیزهای برای کار و فعالیت اقتصادی پیدا کنند. سپس با برآورد از منابع طبیعی و نیروی انسانیِ هر کشور، به ایجاد زیرساختهای فیزیکی، ارتباطی، بانکی، حقوقی و... مبادرت میشود و کشورها ناچارند تا برای تأمین این هزینههای سنگین، مقروض شوند و بخشی از درآمدملّی خود را به پرداخت قسطهای طولانیمدّت اختصاص دهند. در همین زمینه، وضعیت کنونی کشور ویتنام قابل تأمل است. کشوری که تا چند دهه پیش، مظهر مبارزه و قهرمان مقاومت در برابر یک ابرقدرت جهانی بود امروزه به این جمعبندی رسیده که اگر به دنبال زندگی مرفّه و مدرن است، باید با صاحبان این شیوه از زندگی ارتباطی عمیق برقرار کند و جنگ با امریکا تصمیمی غلط بوده که نباید هویت خود را بر اساس آن تعریف نماید. لذا شروط مختلف ایالات متحده از قبیل عدم عذرخواهی از جنایات جنگی در ویتنام را پذیرفته تا سرمایه و تکنولوژی امریکایی را وارد کند و حرکت به سوی توسعهیافتگی را سامان دهد. البته برای آشنایی با شاخصههای سبک زندگی غربی و سرفصلهای توسعهیافتگی، «طرح خاورمیانهی بزرگ» سندی مناسب است که در اوج قدرت امریکا تدوین شد تا تحوّل در کشورهای خاورمیانه را رقم بزند اما دستگاه الهی با رقمزدنِ «بیداری اسلامی» آنها را به انفعال کشاند و مستکبرین را مجبور کرد تا با سرمایهگذاری سنگین در جهت ایجاد تفرقه و انشقاق در امّت اسلامی، در مقابل امواج این بیداری از خود دفاع کنند و آخرین حربهها را بکار گیرند.
هدف تشکیل سازمان ملل رسیدن به سبک زندگی مرفه و مدرن در سراسر جهان است
4. مقولهای که میتواند تمامی سرفصلهای فوق را جمعبندی کرده و سبک زندگی غربی را به طور خلاصه تعریف کند، «رفاه و لذت دائمالتزاید» است که در گزارههای دینی، از آن به خوض در دنیا و غرقشدن در شهوات تعبیر میشود. در واقع تمدّن غربی با ارائهی این سبک زندگی، همهی بشریت را دعوت میکند تا بر محور رفاه و لذّت دور هم جمع شوند و زندگی خوشی را برای خود و دیگران فراهم کنند. همزمان ادعا میشود که در این شیوهی زندگی، همهی فرهنگها و اقوام و مذاهب و ادیان محترم شمرده میشوند تا در سایهی این احترام، همگان به یک زندگی مرفّه و مدرن دست پیدا کنند. این در حالی است که احترام یکسان به موحّد و مشرک و ملحد در واقع به معنای آن است که هیچیک از آنها احترام ندارند بلکه تنها امر محترم و مقدّس، آیینی است که دستیابی به رفاه را نتیجه میدهد. یعنی هنگامی که همگان بر زندگی مرفّه به عنوان آرمان مشترک توافق کردند، روشن است که دستیابی به این هدف مشترک، محتاج ضابطه و قاعده است و به همین دلیل از همگان برای تدوین این ضوابط و قوانین دعوت به همکاری می کنند و لذا مقولاتی از قبیل اقتصاد و سیاست و حقوق بینالملل و تشکیل نهادهایی مانند سازمان ملل متّحد نیز باید بر همین اساس تحلیل شود.
در واقع سازمان ملل به این دلیل تأسیس شده که برای رسیدن به سبک زندگی مرفّه و مدرن در سرتاسر جهان، به «تعریفِ» هنجارها و ضوابط بپردازد و با تعیینِ «تکلیف»های مربوط به این هدف، به «تطبیقِ» آن تعاریف و تکالیف بر وضعیت کشورها مبادرت کند و اگر کشوری نظمِ لازم برای رسیدن به رفاه و لذّت دائمالتزاید را مختلّ کند و قواعد تولید ثروت را زیر پا بگذارد، با ارجاع مسأله به شورای امنیت، در مورد مجازات آن کشور از طریق جنگ، تحریم و... تصمیمگیری نماید. لذا علیرغم ادعای آزادی ادیان و مذاهب و فرهنگها در سبک زندگی موجود، حقیقت آن است که تمدّن غربی به تعریف حق و باطل از منظر هویپرستی پرداخته و بر اساس آن، جنگ و صلح را رقم میزند و در این چارچوب، جهان را مدیریت میکند و مبنای تعاریف و مدیریت خود را شهوت و رفاه و لذّت قرار داده است. لذا اگر کشوری به عضویت سازمان ملل و سایر نهادها و اتحادیههای بینالمللی و منطقهای در نیاید، امکان هیچگونه ارتباط و تعامل و مبادله و دادوستد را نخواهد داشت و از حیات اجتماعی و بینالمللی طرد خواهد شد. در مقابل، دیپلماسی جهانی و ادبیات رایج در ارتباطات بینالمللی و انواع رفتوآمدها و ملاقاتهای خارجی، یکی از سازوکارهایی است که در سبک زندگی غربی شکل گرفته و تحت مدیریت سازمان ملل متحد و کمیسیونهای مختلف آن قرار دارد و همهی اعضا را به مشارکت و اظهار نظر دعوت میکند و حدود دویست کشور جهان را در تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی هماهنگ کرده است. البته این روند باعث شده تا ابزاری قاعدهمند برای دخالت در تمامی شئون کشورها پدید آید. به عنوان نمونه، سازمان ملل با تعریف جرم سیاسی و بررسی رفتار حکومتها با مخالفان خود بر این اساس، به ارزیابی عملکرد کشورها و رتبهبندی آنان در عرصهی آزادی و حقوق بشر میپردازد و بر مبنای شاخصهای کمّی، ردههای بالا و میانی و پایین جدول را مشخص میکند و کشورهایی را که به حداقلی از استانداردهای بینالمللی در این زمینه دست نیافتهاند، معرفی مینماید و تصمیمهایی در مورد آنها اتخاذ میکند. در واقع تنها شهرهای مختلف یک کشور نیستند که از طریق جادهها و اتوبانها و صنعت حملونقل به یکدیگر متصل میشوند و مسیر عبور و مرور یک ملّت را مشخص میکنند؛ بلکه برای تمامی شئونات زندگی اجتماعی، شبکههای مختلف و متعدّد با شاخصهای دقیق ایجاد شده که هر جامعهای در صورت عدم استفاده از آنها یا تخطی از قوانین مربوطه، نه تنها به مقصد خود نخواهد رسید بلکه مورد مؤاخذه و توبیخ و مجازات تمام کشورهای دنیا قرار خواهد گرفت. این، بیانی فشرده از مبنا و ابعاد مختلفِ «سبک زندگی غربی» بود.
نوع مواجهه سبک زندگی غربی با انقلاب اسلامی
جمهوری اسلامی به دنبال تغییر قوانین موجود نظم نوین جهانی است
پس هنگامی که سبک زندگی از موضع یک تمدّن بررسی شود و تنها به مظاهر آن (کالاهای جدید و پدیدههای نوین و...) منحصر نگردد، تحلیل جدیدی از حوادث مختلف در انقلاب اسلامی شکل میگیرد که جمعبندی از این مطلب، در کتاب «گفتمان انقلاب اسلامی» ذکر شده است. در واقع تحقق سفارشهای مقام معظم رهبری مانند اقتصاد مقاومتی، سبک زندگی دینی، الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی و... بدون تأمل و تدقیق در سبک زندگی غربی و تعمیقِ درک متدینین از این مسأله ممکن نخواهد بود. یعنی راه و معبر نجات امّت دینی توسط حضرت امام و مقام معظم رهبری باز شده اما انعکاس آن در لایههای بعدی و تبیین مهاجمبودن سبک زندگی غربی بر هویت جامعهی اسلامی است که میتواند موجب حفظ و تداوم این راه نورانی شود.
منبع: رجانیوز
برچسب : نویسنده : حمید قلی خانی javanforum بازدید : 242